نکند فکر کنی من از تو چشم برداشته ام و نگاهم را برای یکی دیگر پر وبال داده ام....نکند فکر کنی از مسیر گرم نفس هایت دور افتاده ام....نکند حالا که دارم اَشفته دور سرت می چرخم احساس کنی یک غریبه بیمارم که سرد و بی روح مزاحم غزل های عاشقانه ام........نه.....نکند اینطور از من یاد کنی....
من شمع نیستم ولی پروانه را خوب می فهمم....یک دل عاشق با قامتی افروخته را خوب می فهمم....من آفتاب سوزان نیستم ولی سایه را خوب می فهمم....لذت خنکای برگ های درخت را خوب می فهمم.....
من مثل تو دلربا نیستم ولی چشم های عاشق را خوب می فهمم....التماس یک دیوانه ظاهراً عاقل را خوب می فهمم....من آینه نیستم ولی غبار یک آه را خوب می فهمم....پشت ابر های مکدر ماه را خوب می فهمم.....
حالا انقدر به دلت بد نده من تو را که غرق شده ای در سینه ام خوب می فهمم.......من حواسم هست رد پای دست هایت را خوب می فهمم......من وارث یک قلب عاشقم .... هرچند کورم.......هرچند کرم.......ولی صدای تو را خوب می فهمم....
حالا صدای مرا که می شنوی عزیزم........میخواهم بگویم.......هرکجا که باشی من بودنت را خوب می فهمم.....می فهمم.........