قلب ها باید از یک ارتفاعی گنگ پرهیز کنند ، باید از خروش چشمه هایی روشن و جاویدان پرهیز کنند...
قلب ها باید از روشنای خورشیدی سوزان و از تاریکی پرده ای از شام ترین شب های آرامش پرهیز کنند....تو شاید نفهمی من چه می گویم اما قلب ها باید از شکوه گرمی بعضی واژه ها که روحشان را از زبانی مقدس می گیرند....یا اصلا از بعضی نفس ها که از سینه هایی سوخته و سرشار از معنویت می ریزند پرهیز کنند......
قلب ها باید از ماه ، وقتی که مجذوب هیجان هلال بودن ، یا در غرور قرصی تمام بودن غرق می شوند پرهیز کنند....
قلب ها باید تاوان این تیرگی ها را بدهند....قلب ها باید از این همه خوبی پرهیز کنند.....
ساده بگویم قلب ها باید از چشم های تو پرهیز کنند....وگرنه زیر بار این اشتیاق جان می دهند....
قلب ها باید آماده باشند تا مثل این روز ها بسوی حرم چشم هایت بدوند.....کاش قلب من مثل قلب کبوتر های گنبدت توان پریدن داشت.....