سفارش تبلیغ
صبا ویژن
دو آزمندند که سیر نشوند . آن که علم آموزد ، و آن که مال اندوزد . [نهج البلاغه]
نگاهم برای تو
 
 RSS |خانه |ارتباط با من| درباره من|پارسی بلاگ
»» شهادت نصیبت پسرم...

                                                                      

 

از خدا شروع شد...و تو با یک نفس گرم درون جان خدا پا گرفتی....از روی دست های فرشته ها آرام روی دوش ماه و روی چشم های ستاره ها پا گذاشتی و صورتت را روی ابر های شفاف و نرم چسباندی و مثل باران از گونه های ابر ها سُر خوردی و از سینه رنگین کمان جدا شدی و افتادی درست در دامان ما.....

لبخند زدی و شروع شد بهانه های زندگی و ما دوباره از سر گرفتیم به هم رسیدن ها را و دوباره شروع کردیم شیرینی لحظه های با هم بودن را...

تو آمدی و دوباره شروع شد کنار رودخانه دعا نشستن هایمان...و باز هم شروع تر شد نشستن کنار دریای تلاوت های واژه های نازل شده مان.... باید با خدا عهدی دیگر می بستیم از شوقِ بالی که به بالینمان رسانده...از شوق عصایی که به دستمان نشانده...باید با خدا عهدی دوباره می بستیم ...

باید با دست خدا و خون خدا و هر چه رنگ و بوی خدا را داشت عهدی تازه تر می بستیم و هر چه باید و نباید را در نام تو خلاصه می کردیم...باید تو را برای خودش هزینه می کردیم....و تو را باید به دست های دستگیر ترین مخلوق ازلی می سپردیم و ....

و هیچ سجده ی شکری بالاترش ندیدیم و عزممان را جزم کردیم و وضو گرفتیم و تسبیح به دست آمدیم و به شکرانه همین عشق تو را حسین نامیدیم......تا حسین (ع) دستگیرت باشد و شهادت در رکاب امام مان نصیبت....

تقدیم به پسرم که 28 مهرماه 93 فقط چند روز مانده به محرم متولد شد .

 



نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » بــــ ـــ ـــی یـــــــار ( چهارشنبه 93/8/28 :: ساعت 1:3 عصر )
»» آفتاب خیس...


                                                                                                

مثل یک بیشه سر سبز ، آرام بودی و مهربان.....سر به زیر بودی و با وقار....

اما حالا من درون این بیشه اسیر تبی تند شده ام ، اسیر هوای شرجی چشمهایت.... راه گم کرده و گیج و منگ دنبال صدای آب می دوم و همه جا سرابی از لبخند تو می بینم ! لبخندی که دستمال سردیست بر پیشانی روح دم کرده ام......

خنده های معنا دار این درخت های مرموز یعنی من خودم را رسوا کرده ام ! حتی همین شاخ و برگ های نمناک هم فهمیده اند آخرش برای زنده ماندن باید دست به دامان همین تنور شعله ور شوم...دست به دامان همین آفتاب خیس....

شک ندارم هیچ کجای دنیا طعم تمشک های وحشی گونه های این درون پر آشوب را ندارد....

این بیشه ای که نفس هایم را به خس خس انداخته و راه را بر من گم کرده عجیب بوی زندگی می دهد....نمیدانی چقدر این تنگی نفس ها را دوست دارم ! وقتی که حس می کنم درون این زمین نمور و مرطوب ریشه های محبت تو روییده و من باید به همین ریشه ها چنگ بزنم و پرواز کنم...

حالا این بیشه چقدر مهربان تر دارد مرا غرق می کند...نمیدانی چقدر این غرق شدن را دوست دارم...



نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » بــــ ـــ ـــی یـــــــار ( دوشنبه 93/8/19 :: ساعت 6:39 عصر )
»» من به تو وابسته ام...


                                                                        

من به یک عطر جاودانه وابسته ام و حالا دارم به دنبال این وابستگی می دوم..مرا دارد نفسی به یک عمق داغ می کشاند و بال و پر های سوخته از این حرارت را برایم روایت می کند....

من دارم با ماه یک قرارداد سرشار از نور می بندم و می خواهم با همین معامله شب هایم را همیشه شب چهارده کنم...کمی باید به ماه التماس کنم فقط...کمی باید به ستاره ها باج دهم و از حرارت خورشید گلایه نکنم ..من با همین چند تبصره مفاد قرار داد را بسته ام.....

راستی کبوتر های سفیدی که قاصدک های لبریز از حرف های درگوشی ام را حمل می کردند رسیده اند ؟ مدام دلشوره دارم نکند قاصدکی از بال این کبوتر ها رها شود و باد حرف های صمیمی مرا درِ گوش نامحرمی بخواند..مدام دلشوره دارم...نکند به غرور این قاصدک ها بر بخورد...یا روح مهربان کبوتر ها زخمی شود...

همیشه وقتی به تو فکر می کنم دلم می خواهد بنویسم..بنویسم و حرف هایی بگویم که فقط برای تو تازگی دارد ، حرفایی که در نگاه خیلی ها بوی تکرار می دهد ، یا شاید هم بوی خستگی...اما تو فقط می دانی من چقدر تازه و داغ می نویسم...چقدر بدیع و شیوا می سرایم....تو فقط می دانی چقدر حرف های تکراری ام تازگی دارد.....

تو فقط می فهمی... 



نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » بــــ ـــ ـــی یـــــــار ( دوشنبه 93/8/5 :: ساعت 11:14 عصر )
»» لیست کل یادداشت های این وبلاگ

حال نمناک دلـــ ــــــ ـــم
طلوع جاودانه...
بی عنوان !
خود نوشت !
رها نشو در باد...
[عناوین آرشیوشده]

>> بازدید امروز: 29
>> بازدید دیروز: 16
>> مجموع بازدیدها: 466205
» درباره من

نگاهم برای تو
بــــ ـــ ـــی یـــــــار
دوست ندارم کسی ازم ناراحت بشه برا همین بیشتر وقتا سکوت می کنم . شاید عادت بدی باشه ولی به همه عشق می ورزم .

» فهرست موضوعی یادداشت ها
هنر و ادبیات[135] . هنر وادبیات[4] . پیامبر رحمت .
» آرشیو مطالب
تیر 91
مرداد 91
شهریور 91
مهر 91
آبان 91
آذر 91
دی 91
بهمن 91
اسفند 91
فروردین 92
اردیبهشت 92
خرداد 92
تیر 92
مرداد 92
شهریور 92
مهر 92
دی 92
بهمن 92
اسفند 92
اردیبهشت 93
آبان 93
آذر 93
دی 93
اردیبهشت 94
فروردین 94

» لوگوی وبلاگ


» لینک دوستان
در انتظار آفتاب
اقلیم احساس
دوستانه
وسعت دل
سامع سوم
نجوای شبانه
لبخند ماه
روز وصل

» صفحات اختصاصی

» لوگوی لینک دوستان


» وضعیت من در یاهو
یــــاهـو
» موسیقی وبلاگ

» طراح قالب