• وبلاگ : نگاهم براي تو
  • يادداشت : قرار مست...
  • نظرات : 0 خصوصي ، 19 عمومي
  • پارسي يار : 5 علاقه ، 1 نظر
  • ساعت ویکتوریا

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
       1   2      >
     
    + m.r 

    ....و سنگين ميميرم....
    پاسخ

    سنگين....

    اين چه حکايتي است...

    که خدا...

    تقدير که مي نوشت

    هرکجا به تحرير موهايت رسيد، دستش به نستعليق رفت...

    و هرکجا به دلم...

    به شکسته........

    پاسخ

    زيبا بود..
    نوشتن آسان نيست
    وقتي قلم در دست مي گيريم و مي نويسيم تمام حرف هاي دل را پشت تمام واژه هاي زيباي دنيا پنهان مي کنيم و راز دل را با تک تک جملات تقسيم مي کنيم تا باري که دل با خود مي کشد کلمات متحمل اين بار نشوند...
    مطلب زيبا بود و جملاتش آشناي چندين ساله من شايد بشود گفت يارهاي من !!!
    موفق باشيد
    پاسخ

    تشکر از شما و نظرتون...
    سلام نوشته ي خيلي قشنگي بود
    موفق باشيد.
    پاسخ

    سلام خواهش ميکنم ممنونم..
    + ابولو 
    از کدوم سوتي برات بگم؟
    پاسخ

    ابولو:(
    سلام
    اين متنتون فوق العاده بود.
    موفق باشيد.
    پاسخ

    سلام...ممنونم از حضورتون...
    زيبا بود
    زيبا
    پاسخ

    زيبا خونديد...
    + مصطفــي 
    پرستو ها يکي يکي مي نشستند و کنار پاي ما آن ها هم با سکوت راه مي رفتند....
    و حالا من هر شب دارم خواب اين قرار سنگين را مي بينم و سنگين نفس مي زنم و سنگين بغض مي کنم و سنگين.............

    پاسخ

    مصطفي جان برام دعا کن....
    واقعا اين پستتون قشنگ و عالي بود...البته من خيلي خيلي بيشتر از عكس خوشم اومد...قلمتون پايدار
    پاسخ

    تشکر از شما ممنونم از حضورتون.
    به نام خدا ي مهربانم
    سلام مجدد
    من اين چند تا مطلب اخيرتون رو که خوندم دقيقا نظرم همونيه که گفتم
    اين سبک نوشتن باعث ميشه هر کس با هر معشوقي بتونه حرفهاي شما رو به معشوق خودش نسبت بده
    و در عين حال چنان اين جمله بندي هاتون بينابينه که نميشه با قطعيت گفت اين در مورد يک معشوق آسمانيه يا نمي تونه در مورد يه معشوق زميني باشه
    مثل حافظ که از مي و مطرب و ... مي گفت اما همه مي دانيم که مقصود و منظورش کدام معشوق بود
    و من اين سبک نوشتن رو شخصا خيلي مي پسندم چون مي تونم وقتي مطالب شما رو مي خونم اونو تو خيالم به هر کس که خواستم نسبت بدم و اينطوري اين مطلب به عمق جانم مي نشينه
    مي تونم تو اون مطلب مقصود از معشوق رو به خدا نسبت بدم يا به امام زمان
    به يه شخص خوب که ارادت دارم خدمتش نسبت بدم يا به همسرم
    به معشوقي که منو ترک کرده نسبت بدم يا به کسي که کاملا خياليه
    يا مهدي
    پاسخ

    سلام برشما..خوشحال نوشته هام اينطوري هست که ميگيد چون خودم تموم تلاشم همين بوده که اينجوري که گفتيد باشن...خدارو شکر انگار تا حدودي موفق بودم....بازم ممنونم از دقت نظرتون . يا علي .
    + من تو 
    نگاهت ..سخت بي قرارم کرد و مست ...
    پاسخ

    خسته ام.....
    به نام خداي مهربانم
    سلام
    نوشته هاي شما منو ياد شعرهاي حافظ مي اندازه
    شباهت نوشته هاي شما و شعرهاي حافظ از اين جهته که يار توشون ظاهرا مجهوله ولي خيلي هم معلومه
    به خاطر همينه که شعرهاي حافظ رو هم ميشه به يار آسماني هم به يار زميني نسبت داد
    من هم با يه داستان واقعي به روزم
    اگر دوست داشتيد و فرصت کرديد قدم رنجه بفرماييد
    يا مهدي
    پاسخ

    سلام بر شما...چه تشبيهي ...واقعا؟...ممنونم ...ميام خدمتون .
    وااااااي چقد قشنگ بود...
    پاسخ

    خواهش ميکنم زيبا خوندين..
    نگاهت ..سخت بي قرارم کرد و مست ...
    خيلي قشنگ .. قلم زدين
    پاسخ

    ممنونم از شما
    + منِ تو 
    دست من گل هاي دو رو بر را مي چيد و دست تو آرام گل ها را هديه مي گرفت....
    پاسخ

    دست تو آرام هديه مي گرفت....
       1   2      >