به نام خدا دل سپرده ام به روياهايي که مرا به ناکجا آباد مي برد دل سپرده ام به نگارهايي که براي خودم ساخته ام دل سپرده ام به يادهايي که ذکر او را از من گرفته انددل سپرده ام به يک سيب کال که نامش زندگي است دل سپرده ام به عقلي که عاقل نيست دوباره بايد دل را دور بيندازم که اينقدر سر نسپرد دوباره بايد عقل را عاقل کنم دوباره بايد زندگي را آب دهم کي مي رسي زندگي ؟سلام مطلب زيبايي نوشتيد ما رو هم سر ذوق آورد وبلاگ نويسي تازه کارم با مطلبي با عنوان خدمت هاي کوچم اما صادقانه به روزم ممنون ميشم با نظراتتون ياريم کنيد يا مهدي